زنان محله میگویند برای راهاندازی کسبوکارشان، مشکلات فراوانی را پشت سر گذاشتهاند، با معضلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند و برای عرضه محصولاتشان با مسائل بسیاری روبهرو هستند. از بیتوجهی مسئولان به موضوع کارآفرینی زنان، سخن به میان میآورند و حمایتنشدن بهعنوان اساسیترین مشکلشان. برای اینکه بیشتر با موضوع کارآفرینی زنان محلهمان آشنا شویم، به گفتگو با برخی از آنها میپردازیم و پای درددلشان مینشینیم. پیش از آن، بد نیست سراغ یکی از بانوان موفق کارآفرین منطقه برویم.
قدسیه صمدی که ۵۲ سال دارد و بخش مهمی از روزش را به مطالعه و تحقیق و ارتباطبا دانشگاه میگذراند و بخشی دیگر از وقتش را صرف کار زنبورداری و طب سنتی میکند. این بانوی کارآفرین منطقه ما از روی عشق، به کار در طبیعت روی آورده و با وجود سختیهای فراوان و موانع بسیار از کارش دلسرد نشده است. در بخشی از گزارش پیش رو با این بانوی موفق منطقه به گفتگو مینشینیم.
قدسیه صمدی، کارآفرین موفق محله محمدآباد و سالهاست درزمینه زنبورداری و پرورش زنبور عسل فعالیت میکند. آنطورکه میگوید، علاقه به طبیعت، او را به این مسیر کشانده است. تا چندماه پیش که بهسراغ این بانوی کارآفرین محله رفته بودیم، بیشاز ۳میلیون زنبور پرورش داده بود و انواع و اقسام عسل تولید میکرد. مغازه عسلفروشی کوچکی سرِ خانه راه انداخته بود و عسلهایش را میفروخت.
غیر عسل سایر فرآوردههایی را نیز که از زنبور عسل به دست میآمد، در مغازه داشت. امسال وقتی دوباره سری به این بانوی کارآفرین میزنیم، برایمان جالب است که تا این حد، کارش را گسترش داده است. این بانوی کارآفرین در اینباره میگوید: عشق به طبیعت باعث شده روی به این کارها بیاورم؛ چون من زاده روستا هستم و عاشق طبیعت. به همین دلیل اجازه ندادم شهرنشینی عشق و علاقهام را از من بگیرد و مرا گرفتار خود کند.
ازاینرو سراغ پرورش زنبور عسل رفتم و با کمک همسرم به پرورش زنبور عسل و تولید انواع عسلها پرداختم. این کار باوجود همه سختیهایش برای من شیرین بود و هنوز هم هست. با اینکه این کار بهقدر کافی مشغولم کرده بود، تصمیم گرفتم کارم را توسعه بدهم. حالا هم تعداد زنبورهای عسلم حدودا ۶ میلیون شده و کار من بیشتر. با این اوصاف، حالم خوب است و از کارم لذت میبرم.
قدسیه صمدی، غیر از پرورش زنبور عسل به کار طب سنتی هم مشغول است
قدسیه صمدی، غیر از پرورش زنبور عسل به کار طب سنتی هم مشغول است. میگوید: غیر از زنبورداری به طب سنتی هم علاقهمندم؛ به همین دلیل پساز گذراندن دوره طب سنتی تصمیم گرفتم دوره آکادمیک آن را هم بگذرانم و در حال حاضر، مشغول تحصیل در دانشکده طب سنتی دانشگاه علمی و کاربردی هستم.
علاقه به طبیعت، خیلی وقتها صمدی را به روستای «پیوهژن» یعنی زادگاهش میکشاند. تعداد زنبورهایش تقریبا دوبرابر شده و کارهای فراوانی در این فاصله انجام داده است. خودش دراینباره میگوید: پرداختن به طب سنتی باعث شد دست به کارآفرینی دیگری بزنم و با بسیجکردن بانوان زادگاهم و ایجاد کارآفرینی برای آنها به تولید محصولات طب سنتی بپردازم. به اینشکل که آنها محصولات موردنیاز برای تهیه گیاهان دارویی را تهیه میکنند، من گیاهان را از آنها خریداری میکنم و به عرقگیری و تولید محصول میپردازم.
صمدی میگوید: یکی از لذتبخشترین قسمتهای کارم، مشغولکردن بانوان است. آنها با این کار، درآمدی برای خود کسب میکنند و از طرفی گیاهان موردنیاز کار نیز در اختیار من قرار میگیرد.
صمدی در بخشی دیگر از صحبتهایش میگوید: علاقه به طبیعت باعث شده برنامههای بسیاری برای کارآفرینی داشته باشم؛ مثلا برنامهریزی کردهام که در آینده، یک دامداری کوچک و زمینی کشاورزی داشته باشم و روی آنها کار کنم.
صمدی ادامه میدهد: در حال حاضر دستگاهی برای عرقگیری تهیه کردهام و بهطور سنتی به این کار میپردازم. او دلیل انجام این کار را بهصرفهبودن تولید برای خودش ازسویی و کمک به تحقق شعار اقتصاد مقاومتی، از سوی دیگر عنوان میکند و میگوید: روش سنتی عرقگیری را دوست دارم و میدانم که این روش، روی کیفیت این محصولات، اثر بیشتری میگذارد. عرقگیری را با کمک تعدادی از بانوان نیازمند به کار انجام میدهیم و بسیار خوشحالم که حدود ۶۰بانو به این شکل مشغول به کار شدهاند.
او که برنامههای زیادی برای آینده کاریاش دارد، ادامه میدهد: سنوسال، مانعی برای ادامه کار نیست. با اینکه ۵۲ سال دارم، خودم را آماده راهاندازی پرورش گل کردهام و مطمئنم با این کار، تعداد زیادی از بانوان و حتی آقایان بهکار مشغول میشوند. بهویژه در وضعیت فعلی جامعه ما که بیکاری بیداد میکند، ضرورت این کار را بیشتر احساس میکنم.
صمدی درباره برخی مشکلات موجود بر سر راه زنان کارآفرین میگوید: بسیاری از بانوان به دلایل مختلف مانند نیاز به داشتن حرفه، اقدام به کارآفرینی میکنند. در چنین شرایطی، حمایت مسئولان بسیار اهمیت دارد ولی متاسفانه خیلی وقتها مسئولان نهتنها حمایتی از این بانوان نمیکنند که با مانعتراشیهای فراوان بر مشکلات آنها میافزایند. در این بین، بسیاری از بانوان از ادامه کار دلسرد شده و حتی با ازدستدادن بخشی از سرمایهشان با مشکلات فراوان روبهرو میشوند.
اینکه بانوان کارآفرین بهویژه بانوانی با شرایط خاص مانند سرپرستان خانوار، هر روز با اخطارهای مختلف ازطرف اداره بهداشت و شهرداری و... روبهرو شوند و از آنها حمایتی صورت نگیرد، نهتنها به کار آنها ضربه میزند که به موضوع کارآفرینی هم لطمه وارد میکند. ازاینرو باید گفت حمایت و هموارکردن راه کارآفرینان، نهتنها به بانوان کارآفرین که به موضوع کارآفرینی در جامعه هم کمک خواهد کرد.
در ادامه این گزارش، بهسراغ بانوان سرپرست خانواری میرویم که مشکلات زیادی بر سر راه کارآفرینی دارند. یکی از آنها هاجر قانعی است. بانویی که چندسالی است همسرش در زندان به سر میبرد و با داشتن پنجفرزند قدونیمقد مجبور است مخارج زندگیاش را تامین کند. او دراینباره میگوید: از وقتی همسرم به زندان افتاد، چند جا مشغول به کار شدم ولی مشکلاتی، چون حقوق کم، زیاد بودن ساعت کاری و... باعث شد به فکر راهانداختن کاری برای خودم باشم.
تصمیم گرفتم از هنر گلدوزی که چندسال قبل، آموخته بودم، استفاده و مغازهای راهاندازی کنم؛ بنابراین درخواست وام کردم، اما با گذشت چند ماه، هنوز موفق نشدهام وامی دریافت کنم. ازطرفی نمیتوانم سرِ کار دیگری بروم و در بلاتکلیفی به سر میبرم. اگر خودم توانایی راهانداختن این مغازه را داشتم، اصلا سراغ وام نمیرفتم. سوالم این است که چطور باید ماهها بدون درآمد زندگی کنم؟
یکی دیگر از بانوان، راحله صباحی با بیان اینکه شرایط کار برای بانوان بسیار بد است، میگوید: چندماهی در مغازه مانتوفروشی به کار فروشندگی مشغول بودم. حقوقم در آن زمان کمتر از ۳۰۰ هزار تومان بود. روزانه ساعتها کار میکردم و از فرط خستگی، توان رسیدگی به امور خانه و دو فرزندم را نداشتم؛ بنابراین تصمیم گرفتم کاری برای خودم راه بیندازم. بگذریم که مدتها طول کشید تا آرایشگری بیاموزم و مدرکش را بگیرم. حالا که بعداز هزینههای بسیار، مدارکم تکمیل شده هنوز نتوانستهام رضایت اداره بهداشت و شهرداری را برای راهاندازی یک آرایشگاه جلب کنم.
ازطرفی شرایط گرفتن وام نیز بسیار سخت است. من در نظر داشتم با تاسیس آرایشگاه، دخترهای فامیل را که بهدنبال کار هستند، در آن مشغول به کار کنم؛ برای همین از مدتی پیش این وعده را به آنها هم داده بودم. حالا با این وضعیت اصلا معلوم نیست بتوانم این کار را راهاندازی کنم.
سلیمه قاسمی، یکی دیگر از بانوان کارآفرین که بهتازگی موفق شده کافینتی برای خود احداث کند، میگوید: نزدیک به یکسالی میشود که بهدنبال راهانداختن کافینت برای خودم بودم؛ روزی که مدرک کامپیوترم را گرفتم و بهدنبال مجوز راه افتادم، حقیقتا نمیدانستم قرار است اینهمه دوندگی کنم و اینهمه زمان صرف کارم شود. او ادامه میدهد: برای تهیه رایانههای مورد نیاز و همچنین اجاره مغازه درخواست وام کرده بودم ولی پروسه گرفتن وام به طول انجامید. نهایتا برادرم وامی برایم گرفت که سود زیادی هم دارد؛ اگر میخواستم مراحل وام اشتغال را طی کنم، زیاد زمان میبرد.
ملیحه صاحبکار، از دیگر بانوانی است که تصمیم گرفته کاری در خانه، راهاندازی کند. او که میگوید مدتهاست قصد دارد پرورش قارچ در خانه راه بیندازد، از مشکلات احتمالی این کار نگران است. صاحبکار میگوید: مدتهاست بهدنبال ایجاد شغلی خانگی هستم تا بتوانم درکنار تربیت فرزندانم، درآمدی هم کسب کنم. ازآنجاکه مدتهاست همسرم گرفتار اعتیاد شده و ما را ترک کرده است، مجبورم مخارج زندگی را خودم تامین کنم. ازطرفی حرفهای بلد نیستم.
وقتی برای کار به روزنامه مراجعه کردم، کار پرورش قارچ نظرم را جلب کرد. حالا قرار است بعد از آموزش دیدن، این کار را در خانه انجام دهم. باوجودیکه این کار نیاز به سرمایه چندانی ندارد، نگرانیهای زیادی دارم. نمیدانم بازار فروش چطور خواهد بود؛ نمیدانم چقدر برای تولید محصول حمایت میشوم و اصلا میتوانم به این کار به عنوان یک شغل ثابت نگاه کنم یا نه؟
صاحبکار در ادامه صحبتهایش به نگرانی بسیاری از خانمهای نیازمند کار اشاره میکند و میگوید: ما بانوان در شرایطی قرار داریم که مجبوریم بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنیم؛ چون شرایط کار در جامعه بسیار بد است. ازطرفی مجبوریم شرایط سخت برای کارآفرینی را آن هم بدون هیچ حمایتی بپذیریم؛ زیرا مجبوریم زندگی را بگذرانیم و برای تامین مخارج تلاش کنیم.
این گزارش در شمـاره ۱۹۵ دوشنبه ۶ اردیبهشت ۹۵ شهرآرامحله منطقه ۶ چاپ شده است.